کل نماهای صفحه

۱۳۸۹ مهر ۷, چهارشنبه

كزازي: «وام‌واژه‌» از توان و كارايي زبان پارسي مي‌كاهد

كزازي: «وام‌واژه‌» از توان و كارايي زبان پارسي مي‌كاهد
خبرگزاري فارس: ميرجلال‌الدين كزازي گفت: «وام‌واژه‌» مي‌تواند از توان و كارايي زبان پارسي در واژه‌سازي بكاهد، زيرا وام‌واژه‌ همواره با هنجارها و ساختارهاي زبان پارسي نمي‌سازد و در كالبدهاي اين زبان به درستي جاي نمي‌گيرد.
«ميرجلال‌الدين كزازي» پژوهشگر، مترجم و استاد‌ زبان و ادبيات فارسي دانشگاه در گفت‌و‌گو با خبرنگار ادبي فارس، گفت: زبان پارسي از ديد من يكي از توانمندترين زبان‌هاي جهان است زيرا دستگاه و سامانه واژه‌سازي در آن بسيار كارآمد و گسترده است. اگر بگويم كه در اين زبان بيكران واژه مي‌توان ساخت سخني بر گزاف نگفته‌ام. زيرا در زبان پارسي بسنده است كه شما دو يا چند واژه را در كنار يكديگر بنهيد به هم بپيونديد تا واژه‌اي نو به دست بياوريد.
«كزازي» ادامه داد: زبان پارسي، زباني كالبدينه و خشك و كران‌مند مانند پاره‌اي از زبان‌هاي جهان نيست. همين توان و كارآمدي در ساختن واژه‌هاي نو در زبان پارسي انگيزه‌اي نيرومند شده است تا اين زبان زباني هنري شود و برترين، مايه‌ورترين و دلاورترين سامانه (سيستم) ادبي جهان در آن پديد بيايد. زيرا هر سخنور يا نويسنده يا كسي كه زبان را به شيوه‌هاي هنري، پندارينه و زيباشناختي به كار مي‌گيرد مي‌تواند به پيكره و نمود و چگونگي نو آيين و بي‌پيشينه در زبان پارسي دست بيابد.
وي افزود: به سخن ديگر اين زبان را به يكبارگي از آن خويش بگرداند. شيوه ويژه خود را در كاربرد زبان در آن بيابد و به كار گيرد. اگر براي نمونه ما واژه‌هايي را كه در زبان پارسي با واژه‌هايي چون دست، پا، سر ساخته شده‌اند بيرون بكشيم خود واژه نامه‌اي يا فرهنگي گران‌سنگ را پديد خواهند آورد. از‌اين‌روي من نمي‌پذيرم كه زبان پارسي زباني ناتوان و تنك‌مايه و ناكارآمد است.
اين فردوسي‌پژوه گفت: از اين روي نيازهاي نوزباني و واژگاني را ما مي‌توانيم در زبان پارسي به آساني برآوريم و واژه‌هاي نو بسازيم، از آن ميان واژه‌هاي فني و دانشورانه. يك نكته در اين ميان آن است كه آميختگي زبان فارسي با واژه‌هاي بيگانه يا آنچنان كه آنها را مي‌ناميم «وام واژه‌ها» مي‌تواند از توان و كارايي زبان پارسي در واژه‌سازي بكاهد، زيرا وام واژه‌ها همواره با هنجارها و ساختارهاي زبان پارسي نمي‌سازند و در كالبدهاي اين زبان به درستي جاي نمي‌گيرند.
مترجم «ايلياد و اديسه» تصريح كرد: زيرا از ديد ساختار آوايي يا معني‌شناختي يا ديگر ساختارهاي زباني به گونه‌اي نيستند كه بتوان آن‌ها را با واژه‌هاي پارسي پيوند داد و واژه‌هاي نو پديد آورد. از اين روي هنگامي كه واژه‌اي از زباني بيگانه به پارسي راه مي‌جويد واژه‌هاي هم‌خانواده خود را به همراه مي‌آورد. بدين سان آبخوست‌هايي (جزيره) واژگاني يا به سخني ديگر «كولوني»هايي واژگاني در زبان پديد مي‌آيند كه هيچ پيوندي با زبان پارسي ندارند.
خالق «نامه‌باستان» افزود: اين پديده كه در زبان شناسي آن را «قاموس وارگي» مي‌ناميم اندك اندك زبان را از درون مي‌فرسايد و مي‌پوساند سرانجام زبان به تالابي از واژه‌هاي ناهمگون و ناهمگين دگرگون مي‌شود كه هيچ پيوند ساختاري و اندام وار (ارگانيك) با يكديگر ندارند.
«كزازي» با اشاره به رسم‌الخط فارسي خاطر نشان كرد: خط پارسي درست است كه از پاره‌اي نارسايي‌ها و ناروشني‌ها در رنج است، اما اين نارسايي‌ها، اين تنگناها كه يكي از آنها آن است كه مصوت‌ها در آن نشان داده نمي‌شود به گونه‌اي نيست كه اين خط يا دبيره را به دبيره (خطي) بسيار دشوار در آموختن دگرگون سازد. دشواري بيگانگان در آموختن خط پارسي از ديد من بيشتر باز مي‌گردد به اينكه ريخت نوشتاري آواها يا حروف در خط پارسي با خط آنان يكسان نيست و گرنه اگر ما دبيره‌هاي زبان‌هاي ديگر را، از آن ميان زبان‌هاي اروپايي بكاويم و بررسيم در آنها نيز تنگناها و دشواري‌هايي خواهيم يافت.
وي در آخر بيان كرد: نكته‌اي ديگر كه من شايسته مي‌دانم بر آن انگشت بنهم اين است كه دبيره و خط فارسي بستر و خاستگاه خوشنويسي يكي از نغزترين و زيباترين هنرهاي ايراني شده است.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8704050781

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما چیه؟