کل نماهای صفحه

۱۳۸۹ شهریور ۱۲, جمعه

قواعد كلّى دستور خط فارسی


1. حفظ چهرۀ‌ خطّ فارسى


ازآنجاكه خط در تأمين و حفظ پيوستگى فرهنگى نقش اساسى دارد، نبايد شيوه‌اى برگزيد كه چهرۀ خطّ فارسى به‌صورتى تغيير كند كه مشابهت خود را با آنچه در ذخاير فرهنگى زبان فارسى به‌جا مانده‌است به‌كلّى از دست بدهد و درنتيجه متون كهن براى نسل كنونى نامأنوس گردد و نسل‌هاى بعد در استفاده از متون خطّى و چاپى قديم دچار مشكل جدّى شوند و به آموزش جداگانه محتاج باشند.


2. حفظ استقلال خط


خطّ فارسى نبايد تابع خطوط ديگر باشد و لزوماً و همواره از خطّ عربى تبعيت كند. البته در نقل آيات و عبارات قرآن كريم،‌ رسم‌الخطّ قرآنى رعايت خواهد شد.


3. تطابق مكتوب و ملفوظ


كوشش مى‌شود كه مكتوب، تا آنجا كه خصوصيات خطّ فارسى راه دهد، با ملفوظ مطابقت داشته‌باشد.


4. فراگير بودن قاعده


كوشش مى‌شود كه قواعد املا به‌گونه‌اى تدوين شود كه استثنا در آن راه نيابد، مگر آنكه استثنا خود قانونمند باشد و يا استثناها فهرست محدود تشكيل دهد.


5. سهولت نوشتن و خواندن


قاعده بايد به‌گونه‌اى تنظيم شود كه پيروى از آن كار نوشتن و خواندن را آسان‌تر سازد، يعنى تا آنجا كه ممكن است، رعايت قواعد وابسته به معنا و قرينه نباشد.


6. سهولت آموزش قواعد


قواعد بايد به‌صورتى تنظيم شود كه آموختن و به‌كار بردن آن‌ها تا حدّ امكان براى عامّۀ باسوادان آسان باشد.


7. فاصـله‌گـذارى و مـرزبـندى كـلمات بـراى حـفظ اسـتقلال كـلمه و درست‌خوانى


فاصله‌گذارى ميان كلمات، خواه بسيط و خواه مركّب،1 امرى ضرورى است كه اگر رعايت نشود طبعاً سبب بدخوانى و ابهام معنايى مى‌شود. در نوشته‌هاى فارسى دو نوع فاصله وجود دارد: يكى فاصلۀ‌ «برون‌كلمه»، يعنى فاصله‌گذارى ميان كلمه‌هاى يک جمله يا عبارت، مانند «يكى از صاحبدلان سر به جيب مراقبت فروبرده‌بود» (اين فاصله در ماشين تحرير و رايانه «فاصلۀ يك‌حرفى» خوانده مى‌شود) و ديگرى فاصلۀ‌ «درون‌كلمه» كه معمولاً ميان اجزاى تركيب و اغلب در حروف منفصل مى‌گذارند: ورود، آزادمرد، خردورزى، پردرآمد (اين فاصله در تداول نيم‌فاصله خوانده مى‌شود). رعايت اين نيم‌فاصله، به‌ويژه در دست‌نوشته‌ها، دشوار است و ازاين‌رو اختيارى است و مى‌توان ابهام تلفّظى را در تركيب‌هايى مانند خردورزى با حركت‌گذارى برطرف كرد.


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


1. مركّب يا تركيب به معناى اعمّ كلمه گرفته شده‌است و شامل كلمه‌هايى مانند كتابخانه، داروخانه، گلاب، دانشجو، دانش‌پرور، خردورزى، تورّم‌زا، غذاخورى، همدلى،‌ ارجمند،‌ بررسى، بازگويى، كتابچه، دفترچه مى‌شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما چیه؟