بلقيس سليماني منتقد ادبي و نويسنده گفت: متاسفانه كتابهاي داستاني دفاع مقدس پرغلطترين آثار هستند و اين در حالي است كه ناشران ميتوانند با يك ويرايش درست در كنار چاپ بهتر، طراحي و صفحهآرايي اين مشكل را برطرف كنند.
به نقل از روابط عمومي حوزه هنري شهر تهران، بلقيس سليماني در نشست نقد و بررسي داستان «3 دختر گل فروش» اظهار داشت: ما بايد هنري توليد كنيم كه براي نسلهاي ديگر نيز قابل فهم باشد.
وي به مجيد قيصري، نويسنده اين اثر اشاره كرد و اظهار داشت: قيصري در برههاي از زندگياش دچار تجربهاي شده است كه در تمام عمر يقهاش را گرفته است چرا كه او شديدا درگير ماجراهاي جنگ است و در حقيقت به بازنويسي خاطراتش از آن دوران دست ميزند.
اين منتقد ادبيات معاصر ادامه داد: داستانهاي اين مجموعه به دو دسته تقسيم ميشود كه دسته اول ارتباط مستقيم با جنگ دارد و دسته دوم هم به عواقب اجتماعي جنگ ميپردازد.
وي درباره بلندترين داستان اين مجموعه يعني داستان «جنگي بود، جنگي نبود» تصريح كرد: عنوان اين داستان بسيار خوب انتخاب شده است كه به خواننده تلقين ميكند كه جنگ در كنار تمام خرابيهايش، زندگي را نيز به ارمغان ميآورد. بايد گفت اين داستان يكي از بهترين داستانهاي جنگ است كه ميتوان آن را با كارهاي «ارنست همينگوي» مقايسه كرد چرا كه در اين داستان خاطره و داستان دوشادوش هم حركت ميكنند.
سليماني نثر اين داستان را نثري رسا و موجز دانست و گفت: عموم داستانهاي كوتاه اين مجموعه، داستانهايي برجسته و قابل تامل هستند.
وي با بيان اينكه داستان بايد از نظر زباني خودكفا باشد، خاطرنشان كرد: يكي از ضعفهاي ادبيات داستاني دفاع مقدس اين است كه نويسندگان آنها به صورت «تهييجي» مطلب مينويسند در حاليكه بايد اثر خود را به شكل «تبييني» بنويسند.
سليماني تصريح كرد: در عين حال بايد گفت: در مجموعه داستان «3 دختر گل فروش» مجيد قيصري، در اغلب موارد تصويري انساني از دشمن ميبينيم ولي برخي مواقع هم اين تصوير غيرانساني است كه بايد آن را يكي از معضلات ادبيات دفاع مقدس دانست.
وي همچنين طنز موقعيت را در داستانهاي جبهه و جنگ، بهتر از طنز كلامي خواند.
در اين نشست همچنين فتحالله بينياز، «3 دختر گل فروش» را اثري رئاليستي خواند و گفت: نويسنده اين اثر واقعيت جنگ را براي ما به شكل داستاني در نياورده است.
وي با بيان اينكه در نقد آثار داستاني به اعتلاي نويسنده و كتاب فكر ميكنيم تاكيد كرد: نبود فراز و فرود و استفاده از روايت جمعي، ضعف مهم اين كتاب است همچنين بايد توجه داشته باشيم كه شخصيت پردازي در اين مجموعه داستان كمتر به چشم ميخورد.
بينياز تصريح كرد: ما در داستاننويسي يك ضعف عمده داريم و آن هم نپرداختن به شخصيت است. البته بايد بدانيم كه اين مجموعه داستان به شكل گزارش و خاطرهنويسي است و به همين دليل فاصله زيادي بين مخاطب و شخصيتهاي داستان ايجاد كرده است.
اين منتقد معاصر همچنين داستانهاي كوتاه تر اين مجموعه داستان را از برجستگي خاصي برخوردار دانست و براي مثال به داستانهاي «پدر ساكت ما» و «3 دختر گلفروش» اشاره كرد.
گفنتي است در نخستين نشست نقد برتر كه به همت واحد ادبيات حوزه هنري شهر تهران در تماشاخانه آيينه اين حوزه برگزار شد، مجموعه داستان كوتاه «3 دختر گل فروش» مورد بررسي قرار گرفت.
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8406090357
وي به مجيد قيصري، نويسنده اين اثر اشاره كرد و اظهار داشت: قيصري در برههاي از زندگياش دچار تجربهاي شده است كه در تمام عمر يقهاش را گرفته است چرا كه او شديدا درگير ماجراهاي جنگ است و در حقيقت به بازنويسي خاطراتش از آن دوران دست ميزند.
اين منتقد ادبيات معاصر ادامه داد: داستانهاي اين مجموعه به دو دسته تقسيم ميشود كه دسته اول ارتباط مستقيم با جنگ دارد و دسته دوم هم به عواقب اجتماعي جنگ ميپردازد.
وي درباره بلندترين داستان اين مجموعه يعني داستان «جنگي بود، جنگي نبود» تصريح كرد: عنوان اين داستان بسيار خوب انتخاب شده است كه به خواننده تلقين ميكند كه جنگ در كنار تمام خرابيهايش، زندگي را نيز به ارمغان ميآورد. بايد گفت اين داستان يكي از بهترين داستانهاي جنگ است كه ميتوان آن را با كارهاي «ارنست همينگوي» مقايسه كرد چرا كه در اين داستان خاطره و داستان دوشادوش هم حركت ميكنند.
سليماني نثر اين داستان را نثري رسا و موجز دانست و گفت: عموم داستانهاي كوتاه اين مجموعه، داستانهايي برجسته و قابل تامل هستند.
وي با بيان اينكه داستان بايد از نظر زباني خودكفا باشد، خاطرنشان كرد: يكي از ضعفهاي ادبيات داستاني دفاع مقدس اين است كه نويسندگان آنها به صورت «تهييجي» مطلب مينويسند در حاليكه بايد اثر خود را به شكل «تبييني» بنويسند.
سليماني تصريح كرد: در عين حال بايد گفت: در مجموعه داستان «3 دختر گل فروش» مجيد قيصري، در اغلب موارد تصويري انساني از دشمن ميبينيم ولي برخي مواقع هم اين تصوير غيرانساني است كه بايد آن را يكي از معضلات ادبيات دفاع مقدس دانست.
وي همچنين طنز موقعيت را در داستانهاي جبهه و جنگ، بهتر از طنز كلامي خواند.
در اين نشست همچنين فتحالله بينياز، «3 دختر گل فروش» را اثري رئاليستي خواند و گفت: نويسنده اين اثر واقعيت جنگ را براي ما به شكل داستاني در نياورده است.
وي با بيان اينكه در نقد آثار داستاني به اعتلاي نويسنده و كتاب فكر ميكنيم تاكيد كرد: نبود فراز و فرود و استفاده از روايت جمعي، ضعف مهم اين كتاب است همچنين بايد توجه داشته باشيم كه شخصيت پردازي در اين مجموعه داستان كمتر به چشم ميخورد.
بينياز تصريح كرد: ما در داستاننويسي يك ضعف عمده داريم و آن هم نپرداختن به شخصيت است. البته بايد بدانيم كه اين مجموعه داستان به شكل گزارش و خاطرهنويسي است و به همين دليل فاصله زيادي بين مخاطب و شخصيتهاي داستان ايجاد كرده است.
اين منتقد معاصر همچنين داستانهاي كوتاه تر اين مجموعه داستان را از برجستگي خاصي برخوردار دانست و براي مثال به داستانهاي «پدر ساكت ما» و «3 دختر گلفروش» اشاره كرد.
گفنتي است در نخستين نشست نقد برتر كه به همت واحد ادبيات حوزه هنري شهر تهران در تماشاخانه آيينه اين حوزه برگزار شد، مجموعه داستان كوتاه «3 دختر گل فروش» مورد بررسي قرار گرفت.
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8406090357
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیه؟