یدالله شکری استاد دانشگاه و مدیر عامل مؤسسه نجوای قلم، ارتباط ميان ويرايش و سبك شناسي را اين گونه عنوان كرد: به تعبيري وظيفه ويراستار چيزي جز نزديك كردن سبك شخصي نويسنده به سبك معيار جامعه نيست. به اين تعبير ما به علم سبك شناسي، مفهوم آن و زمان پدیدآمدن آن توجه ميكنيم.
وي در ادامه سخنانش به مفهوم سبك در گذشته و در دوره معاصر اشاره كرد و گفت: از حدود 50 - 60 سال پيش، علوم جديدي همچون سبكشناي وارد اين سرزمين شد.
شكري طرز فكر قدما را در مورد سبك، «طرز» و «شيوه» خواند و سبك را از ديدگاه اين عصر، آن ويژگيهاي زباني و فكري معرفي كرد كه در يك دوره، همه به آن سخن ميگويند.
وي به دو نوع سبك؛ يكي سبك دوره و ديگري سبك شخصي اشاره كرد و گفت: از نظر قدمت، سبك شناسي در دورههاي گذشته به نام مناطق نامگذاري ميشد، در دوره اول ادبيات فارسي، برای مثال، سبك خراساني وجود داشت و آن از نظر زباني و فكري، ويژگي خود را داشت.
شكري همچنين محدوديتها را در دورههاي مختلف باعث پدیدآمدن سبكهاي متنوع دانست و گفت: ساختارگراها معتقدند، سبك فقط تحول در زبان است، در حالي كه ديگران به آن اعتقاد ندارند.
مديرعامل مؤسسه نجواي قلم، دو دوره را براي سبك قائل شد. يكي از ابتدا تا دوره مشروطه و ديگري از مشروطه تا امروز .
به نظر وي سبك در زبان فارسي از ابتدا تا دوره مشروطه، سبك منطقهاي بوده است؛ اما بعد از مشروطه زبان معيار حاكم است و سبك اين دوره را، زبان معيار اين دوره، بايد تعريف كرد.
شكري زبان معيار را زباني خواند كه پذيرفته همه است، همه به آن سخن ميگويند و در مطبوعات به شكل پذيرفته شدهاي رايج است. زباني كه در مرزهاي جغرافيايي و سياسي پذيرفته شده است.
اين استاد دانشگاه، در دوران معاصر، سبك دوره را با زبان معيار دوره تعريف كرد.
وي ويژگيهاي زبان معيار را، وضع رسمالخط، چگونگي كاربرد كلمه، چگونگي كاربردجمله و چگونگي كاربرد جمله مجهول خواند و گفت: زبان معيار را همه در انديشه و زبان پذيرفتهاند. سبكشناسي، ابداعاتي را ميطلبد كه شخص آن را در زبان انجام ميدهد.
به نظر وي، ويراستار بايد زبان معيار را خوب بشناسد و قواعد آن را بداند و با دستور زبان و شيوه كاربرد فعل در جمله، آشنا باشد و انواع كلمهها را نيز تشخيص دهد. وي در پايان، سبك شناسي را مهارتي دانست كه آموختن آن در درك و فهم متن كارآ خواهد بود.
شكري تاكيد كرد: ويراستار بايد هم به سبك نويسنده و هم به سبك ويژگيهاي قديمي آن دوره پي ببرد.
وي در ادامه سخنانش به مفهوم سبك در گذشته و در دوره معاصر اشاره كرد و گفت: از حدود 50 - 60 سال پيش، علوم جديدي همچون سبكشناي وارد اين سرزمين شد.
شكري طرز فكر قدما را در مورد سبك، «طرز» و «شيوه» خواند و سبك را از ديدگاه اين عصر، آن ويژگيهاي زباني و فكري معرفي كرد كه در يك دوره، همه به آن سخن ميگويند.
وي به دو نوع سبك؛ يكي سبك دوره و ديگري سبك شخصي اشاره كرد و گفت: از نظر قدمت، سبك شناسي در دورههاي گذشته به نام مناطق نامگذاري ميشد، در دوره اول ادبيات فارسي، برای مثال، سبك خراساني وجود داشت و آن از نظر زباني و فكري، ويژگي خود را داشت.
شكري همچنين محدوديتها را در دورههاي مختلف باعث پدیدآمدن سبكهاي متنوع دانست و گفت: ساختارگراها معتقدند، سبك فقط تحول در زبان است، در حالي كه ديگران به آن اعتقاد ندارند.
مديرعامل مؤسسه نجواي قلم، دو دوره را براي سبك قائل شد. يكي از ابتدا تا دوره مشروطه و ديگري از مشروطه تا امروز .
به نظر وي سبك در زبان فارسي از ابتدا تا دوره مشروطه، سبك منطقهاي بوده است؛ اما بعد از مشروطه زبان معيار حاكم است و سبك اين دوره را، زبان معيار اين دوره، بايد تعريف كرد.
شكري زبان معيار را زباني خواند كه پذيرفته همه است، همه به آن سخن ميگويند و در مطبوعات به شكل پذيرفته شدهاي رايج است. زباني كه در مرزهاي جغرافيايي و سياسي پذيرفته شده است.
اين استاد دانشگاه، در دوران معاصر، سبك دوره را با زبان معيار دوره تعريف كرد.
وي ويژگيهاي زبان معيار را، وضع رسمالخط، چگونگي كاربرد كلمه، چگونگي كاربردجمله و چگونگي كاربرد جمله مجهول خواند و گفت: زبان معيار را همه در انديشه و زبان پذيرفتهاند. سبكشناسي، ابداعاتي را ميطلبد كه شخص آن را در زبان انجام ميدهد.
به نظر وي، ويراستار بايد زبان معيار را خوب بشناسد و قواعد آن را بداند و با دستور زبان و شيوه كاربرد فعل در جمله، آشنا باشد و انواع كلمهها را نيز تشخيص دهد. وي در پايان، سبك شناسي را مهارتي دانست كه آموختن آن در درك و فهم متن كارآ خواهد بود.
شكري تاكيد كرد: ويراستار بايد هم به سبك نويسنده و هم به سبك ويژگيهاي قديمي آن دوره پي ببرد.
.............................................
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیه؟