عبدالحسين آذرنگ اخلاق در ويرايش را در ايران مورد غفلت خواند و گفت: رعايت اخلاق در ويرايش باعث ايجاد حس اعتماد در ميان افراد فعال در حوزه نشر ميشود كه اين خود مرزهاي ويراستاري را گسترش ميدهد.
آذرنگ در سخنراني خود كه با نام «مرز در ويرايش» ارائه شد، اين مرز را بسيار گسترده دانست و گفت: اين مرز بر حسب موضوعات، كاربردها، روشها و حقوق ميان ويراستاران، پديد آورندگان و ناشران متفاوت است.
وي كه عضو شوراي دانشنامه ايران است، سطح تخصص افراد زير مجموعه نشر را در ايران از سطح تخصص ناشران بالاتر دانست و گفت: نگاهي به پيشنيه مرز در ويرايش نشان ميدهد كه در ايران ميان پديد آورندگان و ويراستاران، در نقطه مقابل دوستيها، خصومت ها هم ديده ميشود.
اين پژوهشگر كار ويراستار را شناختن و احاطه كامل بر سبك نويسنده دانست چنانكه از قول جان اشتاينبك نقل كرد: من (اشتاين بك) بدون حضور ويراستارم حتي يك جمله نميتوانم بنويسم.
به نظر آذرنگ در عرصه هاي آفرينشي جايي كه نويسنده اسلوب مخصوص به خود را دارد، ويراستار درست در نقش يك پرستار، بايد در خدمت متن باشد ولواينكه با آن اسلوب خاص، موافق نباشد.
آذرنگ كه خود در عرصه ترجمه نيز آثاري را ارائه داده است و از ويراستاران با تجربه محسوب ميشود، كار اصلي ويراستار را اينگونه توصيف كرد: ويراستار كمك ميكند پيام نويسنده به بهترين وجه به خواننده منتقل شود. وي اين كار را در پاسخ به عدهاي كه معتقدند ويراستاران سانسورچي هستند، «ضد سانسور» خواند.
عضو شوراي داشنامه ايران، از ويراستاران خواست قبل از ويرايش يك اثر، اين سه پرسش را از خود بپرسند و به آن پاسخ دهند. اينكه موضوع اثر چيست؟ مخاطب اثر كيست؟ و كاربرد نوشته چيست؟
آذرنگ «نامه عاشقانه» را يك نوشته ايده آل خواند و گفت: كسي كه اين نامه را مينويسد دقيقا ميداند، به چه كسي، با چه علايقي و با چه خصوصياتي نامه مينويسد. اين براي ما در نشر كاري آرماني است.
اين محقق، ساختار محتوا، زبان و بيان هر نوشتهاي را تابع موضوع مخاطب و كاربرد آن دانست و گفت: تركيب شدن اين سه وضعيت نوشته را روشن ميكند.
آذرنگ در سخنراني خود به پارهاي از تجربيات حرفهاي اشاره كرد و از ويراستاران خواست كه هيچگاه، ويرايش غيابي نكنند و اجازه ندهند ناشر ميان آنها و پديد آورنده فاصله بياندازد چرا كه ديدار خالق اثر و صحبت با او باعث ميشود علاوه بر ايجاد دوستي، سريعتر به ذهنيت پديد آورنده نزديك شوند و رابطهاي براساس تفاهم شكل گيرد.
وي در ادامه به دو گونه نشر اشاره كرد: نشر اثر گزين و نشر اثر آفرين.
به نظر آذرنگ در نشر اثر گزين بهترين ويرايش، كمترين يا بيشترين دخالت در اثر نيست؛ بلكه آن ميزان ملاحظه است كه كار نويسنده را به بهترين وجه بنماياند نه كار ويراستار را.
وي همچنين نشر اثر آفرين را نشري دانست كه ناشر اختيارات ويراستار را تعيين ميكند و ويراستار به مثابه يك معمار است كه براساس حكم مآخذ مرز دخالت او مشخص ميشود. در اين شيوه از نشر، انديشه، سرمايه و طرح ناشر آماده است و ويراستار تنها معمار آن اثر محسوب ميشود.
در ادامه سخنراني «مرز در ويرايش»، آذرنگ يكي از دشواريها را در ويرايش محتوايي زماني دانست كه استنباط ويراستار و پديد آورنده متفاوت است. به نظر وي تنها با گفتگو و رفع اختلافات نظري است كه مي توان كاري در خور توجه عرضه كرد.
در ويرايش ساختاري، آذرنگ، تجربيات ويراستار را تعيين كننده دانست چرا كه او ميتواند با استفاده از اين تجربيات ساختار مناسبي را براي اثر پديد آورنده پيشنهاد كند.
اين پژوهشگر همچنين در منابعي كه تاثير انتقال پيام بر مخاطب، حرف اول را ميزند، نقش ويراستار را «خلاقانه در خدمت منظور ناشر»، معرفي كرد.
آذرنگ از ويراستاران خواست كه قراردادهاي صريحي كه مرزهاي ويرايش را براي آنان مشخص كرده است، امضا كنند، اخلاق را در ويرايش رعايت كنند كه اين خود بر گسترش مرزهاي ويرايش اثر ميگذارد و نيز از توافقهاي پيش از آغاز كار و جلب تفاهم و دوستي غفلت نورزند.
اين مترجم، ويراستاري را به پزشكي تشبيه كرد با اين تفاوت كه پزشكي با تن سر و كار دارد و ويراستاري با تراويدههاي جان و تار و پود روح.
وي كه عضو شوراي دانشنامه ايران است، سطح تخصص افراد زير مجموعه نشر را در ايران از سطح تخصص ناشران بالاتر دانست و گفت: نگاهي به پيشنيه مرز در ويرايش نشان ميدهد كه در ايران ميان پديد آورندگان و ويراستاران، در نقطه مقابل دوستيها، خصومت ها هم ديده ميشود.
اين پژوهشگر كار ويراستار را شناختن و احاطه كامل بر سبك نويسنده دانست چنانكه از قول جان اشتاينبك نقل كرد: من (اشتاين بك) بدون حضور ويراستارم حتي يك جمله نميتوانم بنويسم.
به نظر آذرنگ در عرصه هاي آفرينشي جايي كه نويسنده اسلوب مخصوص به خود را دارد، ويراستار درست در نقش يك پرستار، بايد در خدمت متن باشد ولواينكه با آن اسلوب خاص، موافق نباشد.
آذرنگ كه خود در عرصه ترجمه نيز آثاري را ارائه داده است و از ويراستاران با تجربه محسوب ميشود، كار اصلي ويراستار را اينگونه توصيف كرد: ويراستار كمك ميكند پيام نويسنده به بهترين وجه به خواننده منتقل شود. وي اين كار را در پاسخ به عدهاي كه معتقدند ويراستاران سانسورچي هستند، «ضد سانسور» خواند.
عضو شوراي داشنامه ايران، از ويراستاران خواست قبل از ويرايش يك اثر، اين سه پرسش را از خود بپرسند و به آن پاسخ دهند. اينكه موضوع اثر چيست؟ مخاطب اثر كيست؟ و كاربرد نوشته چيست؟
آذرنگ «نامه عاشقانه» را يك نوشته ايده آل خواند و گفت: كسي كه اين نامه را مينويسد دقيقا ميداند، به چه كسي، با چه علايقي و با چه خصوصياتي نامه مينويسد. اين براي ما در نشر كاري آرماني است.
اين محقق، ساختار محتوا، زبان و بيان هر نوشتهاي را تابع موضوع مخاطب و كاربرد آن دانست و گفت: تركيب شدن اين سه وضعيت نوشته را روشن ميكند.
آذرنگ در سخنراني خود به پارهاي از تجربيات حرفهاي اشاره كرد و از ويراستاران خواست كه هيچگاه، ويرايش غيابي نكنند و اجازه ندهند ناشر ميان آنها و پديد آورنده فاصله بياندازد چرا كه ديدار خالق اثر و صحبت با او باعث ميشود علاوه بر ايجاد دوستي، سريعتر به ذهنيت پديد آورنده نزديك شوند و رابطهاي براساس تفاهم شكل گيرد.
وي در ادامه به دو گونه نشر اشاره كرد: نشر اثر گزين و نشر اثر آفرين.
به نظر آذرنگ در نشر اثر گزين بهترين ويرايش، كمترين يا بيشترين دخالت در اثر نيست؛ بلكه آن ميزان ملاحظه است كه كار نويسنده را به بهترين وجه بنماياند نه كار ويراستار را.
وي همچنين نشر اثر آفرين را نشري دانست كه ناشر اختيارات ويراستار را تعيين ميكند و ويراستار به مثابه يك معمار است كه براساس حكم مآخذ مرز دخالت او مشخص ميشود. در اين شيوه از نشر، انديشه، سرمايه و طرح ناشر آماده است و ويراستار تنها معمار آن اثر محسوب ميشود.
در ادامه سخنراني «مرز در ويرايش»، آذرنگ يكي از دشواريها را در ويرايش محتوايي زماني دانست كه استنباط ويراستار و پديد آورنده متفاوت است. به نظر وي تنها با گفتگو و رفع اختلافات نظري است كه مي توان كاري در خور توجه عرضه كرد.
در ويرايش ساختاري، آذرنگ، تجربيات ويراستار را تعيين كننده دانست چرا كه او ميتواند با استفاده از اين تجربيات ساختار مناسبي را براي اثر پديد آورنده پيشنهاد كند.
اين پژوهشگر همچنين در منابعي كه تاثير انتقال پيام بر مخاطب، حرف اول را ميزند، نقش ويراستار را «خلاقانه در خدمت منظور ناشر»، معرفي كرد.
آذرنگ از ويراستاران خواست كه قراردادهاي صريحي كه مرزهاي ويرايش را براي آنان مشخص كرده است، امضا كنند، اخلاق را در ويرايش رعايت كنند كه اين خود بر گسترش مرزهاي ويرايش اثر ميگذارد و نيز از توافقهاي پيش از آغاز كار و جلب تفاهم و دوستي غفلت نورزند.
اين مترجم، ويراستاري را به پزشكي تشبيه كرد با اين تفاوت كه پزشكي با تن سر و كار دارد و ويراستاري با تراويدههاي جان و تار و پود روح.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما چیه؟